نود و دو سال از اولین قربانی تصادف با اتومبیل در ایران می گذرد که در پی آن موسیقی ایران ،درویش خان از تاثیر گذارترین افراد بر این هنر را از دست داد ، با مروری کوتاه بر زندگی این استاد گرانقدر در خدمت شما هستیم

غلامحسین درویش خان در سال 1251 شمسی در تهران به دنیا آمد. پدرش حاجی بشیر (از اهالی زیدشت طالقان) کارمند پست بود و اندکی با موسیقی آشنا بود و سه تار می نواخت به همین خاطر در سن 11 سالگی او را به دسته ی موزیک مدرسه دارلفنون برد. غلامحسین در ابتدا مشغول به فراگیری طبل کوچک شد و پس از مدتی به نواختن شیپور پرداخت. در طول این مدت این فرصت را پیدا کرد تا نت که آن زمان به خط موسیقی بین المللی مشهور بود را یاد بگیرد و با وزن های مختلف موسیقی یا همان ریتم آشنا شود و گوش موسیقی خود را تربیت کند.


تکیه کلام همیشگی پدرش در هنگام نامیدن دوستان کلمه درویش بود چنانکه هرگاه می خواست فرزندش را نام ببرد می گفت : "درویش جان" ، این تکیه کلام پدر رفته رفته ضمیمه نامش شد و سرانجام بعنوان نام خانوادگی او بکار رفت.درویش خان در کودکی به عضویت گروه مخصوص عزیزالسلطان به طبل زنی مشغول شد. کمی بعد به تار و سه تار علاقمند شد و در محضر اساتید آن زمان همچون آقا میرزا عبدالله و آقا حسینقلی به فرا گرفتن سه تار و تار پرداخت.


درویش خان به دستگاههای موسیقی ایران احاطه کامل داشت و مضراب او قوی و ریز بود. او با کمک استادش آقا حسینقلی بعنوان نوازنده در گروه موسیقی مخصوص شعاع السلطنه (پسر مظفرالدین شاه) مشغول به کار شد. پس از آنکه شعاع السلطنه والی فارس شد ، درویش خان با دیگر اعضای گروه راهی شیراز شد و در آنجا ازدواج کرد. مجددا هنگامی که شعاع السلطنه به تهران منتقل شد ، درویش یک کلاس موسیقی در منزل خود دایر کرد و به تدریس پرداخت. او از نخستین افرادی بود که موسیقی را بصورت حرفه ای تدریس نمود و به شاگرادنی که موفق به پایان دوره ی موسیقی خود می شدند نشانی به شکل تبرزین از جنس طلا ، نقره و مس اهدا می نمود. درویش خان پس از رهایی از قید دستگاه شعاع السلطنه به سلک دراویش "اهل صفا" درآمد و با ظهیرالدوله به همکاری پرداخت و در کنسرت هایی که آن زمان در انجمن برادری برگزار می شد شرکت می کرد و همواره سمت ریاست ارکستر را داشت.


تصنیف ها ، پیش درآمدها و رنگ های درویش خان از لحاظ تنوع ریتم و ملودی و ترکیب وزن های سه چهارم وشش هشتم قطعات ضربی نمونه هایی زیبایی است که الگوی کار آهنگسازان ایرانی گرفته است.


از شاگردان درویش خان می توان به افراد زیر نام برد : 
علینقی وزیری ، مرتضی نی داود ، موسی معروفی ، حسین سنجری ، یحیی زرین پنجه ، سعید هرمزی ، ابولحسین صبا .
روایت کرده اند که سیم ششم تار را او بر این ساز افزوده است تا از لحاظ کوک ، تار نیز مانند سه تار قادر به ایجاد تنوع باشد (تا آن زمان تار دارای پنج سیم از جمله دو سیم سفید، دوسیم زرد، و یک سیم بم ،بود.) 
درویش خان در کارهای خیریه و عام المنفعه به شدت فعال بود و در این راستا کنسرت های فراوانی را برگزار می نمود، از جمله کنسرت هایی برای جمع آوری کمک به قربانیان آتش سوزی آمل در سال 1296 ، کنسرت برای کمک به قحطی زدگان روسیه ، کنسرت برای ساخت دبیرستان فرهنگ و... بیت زیر را ایرج میرزا در منظومه ی زهره و منوچهر در وصف او سروده است :

تار نهم در کف درویش خان        تا بدمد بر بدن مرده جان


درویش خان در اواخر عمرش از لحاظ معشیت به شدت تنگدست و در شرایط سختی زندگی می کرد تا آنجا که مجبور به فروختن خانه خود شد. این هنرمند برجسته ی موسیقی ایران در شب چهارشنبه دوم آذر ماه 1305 بر اثر تصادف درشکه اش با ماشین زندگی را بدرود گفت (این نخستین تصادف منجر به مرگ در ایران بود) قبره او در نزدیکی قبر ظهیر الدوله در محله دربند تهران واقع شده است.


از مجموع آثار وی هفت پیش درآمد ، شش تصنیف و نه رنگ به یادگار مانده است :

تصنیف ها :

ز من نگارم ، دائم مه من ، تصنيف  به شب وصلت ، ايران (بيات اصفهان) ، صبحدم ، عروس گل ،   بهار دلكش ، باد خزان

پیش درآمدها :

شور ، ماهور ، راك ، شوشتري ، سه گاه ، اوعطا (دو پيش درآمد) ، افشاري 

رنگ ها :

رنگ هاي ماهور ، همايون ، شوشتري ،بيات اصفهان(پريچهر و پريزاد) ، رنگ بيات اصفهان (غني و فقير) ، بيات اصفهان ، سه گاه ، ابوعطا ، افشاري (دو رنگ)

 

منابع :

ملاحسینعلی – شرح زندگی استاد غلامحسین درویش خان
بهروز وجدانی - فرهنگ جامع موسیقی ایرانی – جلد اول